۹۴-۰۲-۰۶ قله زو

گاهی زمانه فرصت دیدار دوستانمان را کم میکند اما مهرشان را نمی کاهد

.
وقتی بعد مدتها با دوست عزیزی که از نظر فاصله ای دور، ولی قلبا به هم نزدیکیم قرار گذاشته ای، هیچ باد و طولانی نمیتواند مانع دیدار گردد و ما ساعت ۵:۳۰ صبح یکشنبه با هم قرار گذاشته بودیم در حالیکه از روز قبل بادهای شدیدی در شهرمان در حال وزیدن بود و درختان زیادی شکسته و در معابر فرو افتاده بودند…
جالب بود که ساعت ۵:۱۵ بود اما هیچ ماشینی برای من مسافر توقف نکرد و مجبور شدم از چهارراه دانشجو تا صارمی پیاده برم. دیر شده بود و حس خوبی نداشتم وگرنه لحظات خاصی رو می توانستم به ثبت برسانم… درختان شکسته، کارگران زحمت کش شهرداری و …اما از روی پل دانشجو که عبور کردم مقاومتم کمی شکسته شد و یکی دو شات سرعتی گرفتم و کمی دویدم که جبران مافات شده باشد.
دیدن دوست خوبم خانم بهاره معدنیان پس از مدتها فرصت مغتنمی بود و بعد مدتها چقدر خاطره رو با هم مرور کردیم و خندیدیم…
لحظه ها خاطره اند
زندگی
شوق تمنای همین خاطره هاست.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *